پارک جنون

Sólo me importa amarte

پارک جنون

Sólo me importa amarte

پرویز پرستویی

گفتی
دیدی
دیدی چه ساده و چه به سادگی
از شب و ماه و ستاره گفتیم و از هم گذشتیم
دیدی هیچ کس از ما با ما نبود

گفتم آره
می دانم خوب

گفتی
من از خوشید و تو از ماه گفتی
همه هر چه داشتیم رو کردیم و به عشق باختیم روزگار را

بابایی
من همیشه می خواتسم
عشق را در کنار زندگی داشته باشم
تو و من

من و تو
خودمان را به زندگی بگوییم
گفتم
می گوئیم دخترم
امان بده
گفتی
چه روزها و چه شبهایی که از شما می خواستم
التماس می کردم
بابایی
به زندگی فکر کن
به آنچه که در کمین ما نشسته است
تند و جاری و سر کش
هی می گفتم بابایی
برای یکی و یگانه شدن
بایستی که ما
آبروی عشق را نگه بداریم

چه روزهایی و چه شبهایی که از دست شد

گفتم
آن روزهایی که رفتند
و آن شبهایی که جان و نهادیم در پستوی دل
حکایت دل ما بود

نظرات 9 + ارسال نظر
امروز ایرن یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 01:37 ب.ظ http://tdiran.persianblog.ir


با ما باشید تا بی خبر نباشی
لحظه به لحظه با امروز ایران
. . . . .
.... برای دسترسی سریعتر به امروز ایران با ما تبادل لوگو ( لینک ) کنید
. . . . .
با تشکر

خانمی یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 07:10 ب.ظ http://sshh.blogsky.com

سلام!

چقدر این جا متفاوت شده!....سیاسی هم شده

بله!یعنی همون هنگ خودمون دیگه!؟

من کودک درونم مشکل داره؟
نمیدونم!تا حالا بهش فکر نکرده بودم آخرین باری که به فکرش افتادم فکر کنم وقتی بود که آتش بس رو پرده ی سینما ها بود:)
ولی آخه نمیشه که!آدم بی خودی شاد باشه!اصلا میشه؟شاید بشه برای چیز های کوچیک زیاد شاد شد اما نمیشه که بی خود بی خود شاد شد!این کودک درون هم عجب پیچیدگی هایی داره
یه چیز دیگه هم هست!من اصلا حوصله ندارم این قدر قربون صدقه ی این کدک درون برم!اصلا چه وری باید این ها رو بهش بگم؟بنویسم می فهمه؟
یه سئوال دیگه:
در عوضش چی میشه؟الان شما دارید دنبالش میگردید؟از کجا می فهمید پیدا شده؟پیدا بشه چی میشه؟
آخه یعنی همه ی احساس ما به اون بستگی داره؟
........................
من با این نیز بگذرد خیلی خیلی موافقم ...یعنی گاهی خیلی مهم...گاهی می تونیم به خودمون آرامش بدیم بگیم خوب اینم مثل بقیه ی اتفاق ها چرا باید این قدر خودم رو سرزنش کنم!؟
البته من اتفاقی که برام بیفته اول از همه خودم رو مقصر میدونم دوم هم یه مدت دپرسم به راحتی ها هم چیزی از ذهنم بیرون نمیره!ولی خوب فکر کنم از این به بعد فکر خوبی باشه

.................
تابستون؟تموم شه؟چرا؟گرم؟خسته کنندست؟
به نظر من این قدر میمونه تا ما بهش عادت کنیم بعد که عادت کردیم تموم میشه:)
................
درباره ی آپم هم همون جا گفتم ;)
..............
فعلا!

زحل یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 07:19 ب.ظ http://amber1.blogfa.com

زیبا بود
اونورا بیاین...

نوشین یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 07:19 ب.ظ http://www.toss.blogsky.com

میشه بپرسم چرا پرویز پرستویی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ولی متنش یه جورایی زیاد به دلم نشست ....

رها یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 10:03 ب.ظ http://violet-raha.blogfa.com

با سلام مرسی که اومدی و نظر دادی خیلی قشنگه مطالبت رو میگم ممنون بازم سر بزن

ما دوتا دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 02:02 ب.ظ

خوب نوشتی!
بی معرفت شدی ،به ما سر نمیزنی؟

سارا دوشنبه 26 مرداد 1388 ساعت 02:04 ب.ظ http://www.sara7123.blogfa.com

•*...*•.
.•*..*•. .•.
.•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .......•*..*•. .•*...
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*..•*..*•. .•*..*•. .................
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .
-´´´´#####´´´´´´####.•*..*•. .•*..*•.
´´########´´#######.•*..*•. .•*..*•.
´############´´´´###.•*..*•. .•*..*•.
#############´´´´´###.•*..*•. .•*..*•..........
###############´´###..•*..*•. .•*..*•.
############### ´###..•*..*•. .•*..*•..
´##################.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´###############..•*..*•. .•*.منتظرحضورتم...
´´´´´############.*.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´#########.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´######..•*..*•. ....

انا سه‌شنبه 27 مرداد 1388 ساعت 11:35 ق.ظ http://mzedi.blogfa.com

سلام
این دفعه پستت رو خوندم
شعر خوشگلی بود

یه سر اونورا بیا نظر بگو

خانمی چهارشنبه 28 مرداد 1388 ساعت 11:56 ق.ظ http://sshh.blogsky.com

سلام!

خیلی وقت خبری نیست ازتون!

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد