خاطرات

علت اینکه پیش نویس رو به پست قبل اضافه کردم واقعا نمیدونم چی بود...

شاید یک لحظه احساس کردم که وبلاگم ماله خودمه ...

خیلی وقته با این وبلاگ احساسی دارم که توی هیچ کدوم وبلاگ هایی که داشتم رو نداشتم...

یک جورایی بوی خاطرات قدیمی رو میده

بوی وبلاگ شرح عشق با تمام ناتوانی اش منو یاد شرح عشق میندازه !

یاده وبلاگ بدون تو !

امشب هم رفتم دوباره سراغ دفتر خاطرات ...

یک خاکی گرفته بود که نگو...

چقدر لذت بخشه که خاک های دفتر خاطراتت رو پاک کنی و هردفعه نگاهی بهش بندازی

که ببینی کجای این دنیا واستادی...

از قبل بهتر شدی یا نه ؟

اصلا اون موقع ها چه حسی داشتی ؟

بعضی وقتها مرور این گنجینه خاطرات (البته اگه داری ) میتونه ساعت ها وقتت رو بگیره

بدون اینکه بفهمی چگونه وقتت گذشت...

توی مرور سر رسید سال 86 یک شعر بود که بسیار روم تاثیر گذاشت و یک متن...

هر دوشون رو براتون میگذرام...

شعر این بود...

نازک دل ، نازک من ، ای همیشگی ترینم نگذار از غزل بی افتم....

این شعر منو تا کجاها که نبرد...

و اما متن...

در نوجوانی ام جوان بودم و در جوانی ام پیر...

کاش میدانستی که چه سخت رنجی است...

در زندگی رنج هایی هست که مداوم روح ما را می خراشد و تن زخمی مان رو در دریایی از نمک

شناور میسازد...

اما با مجموع این حکایت ها باز هم چیزی ما را به این زندگی نه چندان جذاب وصل میکند

شاید مجموع از آروزهایمان باشد و شاید هم امید به اوضاع بهتر...

زندگی یعنی همین لحظه یعنی نفس های دم به دم یعنی پلک زدن های بی اختیار...

باغچه غمهایمان پر از گل است... بیایید باغچه خاطرات را از باغ غم جدا کنیم...

به احترام یاران قدیمی یک دقیقه احساس عاشقانه !

به امید رسیدن ، ماندن ، تازه شدن ، دوباره از نو...

پ.ن ۱ : میشه از گندمیهای سر زلفت یه عالم شعر نوشت

قالب فعلا در حال ویرایش میباشد ! شاید یکی دو هفته طول بکشه !

-------------------------

It's darker than before only sand is hovering memory traces passing by and I have no more tears to cry
Therese nothing but the rain left to me I'm torn to pieces can't you see? If only I could feel your touch again but I can't get a grip
Now I'm alone again. I can see you.... How could you just walk away I still love you baby can't you see
I dream about you every night and I can feel you there somewhere , I'm torn apart
,And I see you baby, feel you in every breath and every move I make and you know I'm lonely only the sea can wash, the tears they fall
And it drives me crazy I cant loose control it hurts my soul you're just in my head and you don't let go, please let go