پارک جنون

Sólo me importa amarte

پارک جنون

Sólo me importa amarte

خیام

بنگر به جهان، بنگر به جهان، چه طرف بربستم؛ هیچ
وز حاصل عمر، وز حاصل عمر، چیست در دستم؛ هیچ


افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم
دردا ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده به کام خویش نابوده شدیم

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده براُفتد نه تو مانی و نه من

از من اثری ز سعی ساقی مانده‌ست
وز زمزمه‌ی عطر اقاقی مانده‌ست
وز باده‌ی دوشین قدحی بیش نماند
از عمر ندانم که چه باقی مانده است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد